http://badbadak.ParsiBlog.com | ||
سلااااااااام به همه ی دوستان! حالتون چه طوره؟ خونم رو عوض کردم از این به بعد بیاید به آدرس labkhaande-anar.blogfa.com منتظرتونم. فقط یادتون نره، میاید، حتما کامنت بذارید. باااااااااااااااااااااااای. [ یادداشت ثابت - چهارشنبه 91/9/23 ] [ 7:21 عصر ] [ --- ]
[ نظرات () ]
* به نام خداوند جان آفرین، زمین آفرین ، آسمان آفرین * آدمها عجیبن اگه زمانی که قاصدکی را دیدند ، آرزویشان را در گوشش نگویند و فوتش نکنند در آسمان* سلااااااااااااام به همهی دوستان عزیزم! در این وبلاگ، هر نوشتهای وجود داشته و داره و خواهد داشت برای خود بنده است. و اگر نوشتهای از شخص دیگری در وبلاگ بذارم، حتما و صد اندر صد منبع و نام نویسندهاش را زیر نوشته مینویسم. فقط یه خواهش(!) لطفا بدون اینکه به من خبر بدید، به مصالب این وبلاگ دست نزنید. خیلی خیلی ممنون. راستی از اینکه به وبلاگ قاصدک سر میزنید و هیچ وقت تنهاش نمیذارید ، خیللللللللللللللللللییییی ممنون. دوستتون دارم. همیشه زیباترین اتفاقات براتون بیافته.
[ یادداشت ثابت - پنج شنبه 91/7/21 ] [ 11:5 صبح ] [ --- ]
[ ]
سلام ! اول از همه ، از اینکه برای مدتی نتونستم بیام و آپ کنم، عذرخواهی میکنم. و بعد ... چندتا سوال برام پیش اومده، اگه شما جواباشو میدونین، حتما برام بنویسید. ـ چرا وقتی دو قطره آب از آسمون میاد، بعضی از افراد با خودشون چتر میارن بیرون؟ اما وقتی بارون تندتر میشه، همین افراد به دیگران زنگ میزنن و قرار قدم زدن در خیابانها رو میذارن؟ ـ چرا وقتی بارون میاد ، بعضی از ماشینها بدون دقت به افراد پیاده، با سرعت از چالههای پر آب ، عبور میکنند؟ ـ چرا بعضی از افراد صحبت از دل تنگیشون برای نیومدن بارون میکنن، اما وقتی که بارون میاد، از خونشون بیرون نمیرن؟ حتی دستشون رو هم از پنجره بیرون نمیبرن؟؟؟! ـ چرا همین افراد، بعد از اتمام بارون، صحبت از لحظههای پرخاطرهشون زیر بارون میکنن؟ ـ چرا وقتی میخوام،مثل افراد بارون دوست، زیر بارون بروم و بدوم، بعد با یک عطسه تمام رویاهایم نابود میشود؟ ـ چرا وقتی بارون میاد، به جای اینکه تعداد ماشینهای حمل و نقل زیادتر شود، کمتر میشود؟ ـ چرا دقیقا زمانی که بارون میاد، من باید یادم رفته باشه لباس گرمم رو بپوشم؟ ـ چرا... " بارون که میاد، یادتون باشه آرزو کنید. میگن: برآورده میشه." لحظههاتون پر از نم نم بارون تبسم.
[ پنج شنبه 91/9/16 ] [ 2:33 عصر ] [ --- ]
[ نظرات () ]
گوشی تلفونمون به قول روانشناسان دچار دوگانگی شخصیت شده!!! یعنی دقیقا نمیدونه، تلفن بیمارستانه یا تلفن خونه! خیلی دوست دارم بدونم ایدهی اینکه شمارهی تلفن خونهما با یه اختلاف عددی مشابه شماره تلفن بیمارستان باشه رو کی داده؟!!! ساعت 5صبح وقتی که من بعد از پشتسر گذاشتن ترافیکهای بین راهی پادشاهها، بالاخره به پادشاه ششم رسیدم، خانومی با زنگ زدن به خونهی ما، بنده رو از پیش این پادشاه کشیده پایین! با صدایی که انگار خیلی نگران بود،پرسید: متخصص زنان هم صبحها دارید؟... گفتم: نهخیر خانوم ، اشتباه گرفتید. گفت: مطمئنید؟ گفتم: خانوم به نظرتون من با این صدای گرفته، چشمهای بادکرده، دو برابری شعاع صورتم، موهایی که هر کدومشون به یه سمتی رفتن و با صدای کنسرت معدهام ، حس سرکار گذاشتن شما رو دارم!؟ یا مثلا یک آقایی که کاملا معلوم بود که دچار بیماری حادی هستند، به بنده اصرار میکردند که قطعا اینجا بیمارستانه و من اشتباه میکنم و حتما پاسخگویی تلفن را باید همین الان به بزرگترم بسپارم و خودم از این منصب کنارهگیری کنم!!! هماکنون منشیهای بیمارستانها و مطبها را کاملا درک میکنم و دیگر هیچ وقت به هیچ یک از آنها نخواهم گفت که چرا کمی مهربانتر رفتار نمیکنید!! دستاوردهای این مشابه بودن شماره تلفنها: ـ با بعضی از نام بیماریها آشنا شدم ـ با پزشکهای متخصص و عمومی شهرم افتخار آشنایی پیدا کردم. ـ و برای تلفنمون اپراتور نصب کردیم. به سیستم گویای خانه یا بیمارستان مسئله این است ، خوش آمدید. برای ارتباط با اعضای خانه، دکمه شماره 1. برای گذاشتن پیغام برای هر یک از اعضای خانواده، دکمه شماره2. برای گرفتن راهنمای استفاده از این سیستم گویا، دکمه شماره3. برای ارتباط با بیمارستان دکمه off و لطفا دوباره شماره صحیح را وارد کنید. برای موارد متفرقه، دکمه شماره4. سیستم گویای خانه یا بیمارستان مسئله این است، آرزوی سلامتی را در تمام مراحل زندگی برای شما آرزومند است. [ سه شنبه 91/8/16 ] [ 8:58 عصر ] [ --- ]
[ نظرات () ]
سلااااااااااااااام! وااااااااااااای که چهقدر دلم براتون تنگ شده بود ببخشید اینقدر دیر اومدم، آخه اینقدر کار دارم که نمیدونم اول از کجا شروع کنم درسها امسال خیلی سنگینتر شده و معلم ها هم خیلی دقیق تر سوال طرح میکنن. بین خودمون باشه، چند روزی هم خیلی ناراحت بودم و کمی هم افسرده شده بودم، آخه نمره هام به خوبی پارسال نمیشد. اما الان خیلی بهترم. * این چند وقته ، خیلی به بچههای اول ابتدایی حسودیم میشه. * به صورت مصور، چند تا از رابطههای خودم رو با درسهای مختلف براتون میذارم: رابطهی من و درس زیست: رابطهی من و درس فیزیک: رابطهی من و درس شیمی: رابطهی من درس ریاضی: رابطهی من و درس جغرافی: رابطه من و درس هندسه: رابطه من و درس ادبیات ( مخصوصا معنی شعر): [ جمعه 91/8/12 ] [ 1:28 عصر ] [ --- ]
[ نظرات () ]
ماشین اول: ـ مستقیم؟ ـ نه آبجی. ماشین دوم: ـ کجا میرید؟ ـ تو میخوای کجا بری؟ ـ مستقیم. ـ نه ، نمیرم. ماشین سوم: سکوت میکنم و فقط دستم رو تکون میدم. راننده هم سرشو تکون میده، که یعنی نمیرم. ماشین چهارم: ـ آقا هرجا میری منم میام. ـ یعنی چی خانم، بگید کجا میرید؟! ـ آروم میگم: مستقیم. بدون اینکه چیزی بگه، فقط پاشو میذاره رو گاز و میره. ماشین پنجم هم دربستی بود و تا خواستم چیزی بگم، با یه لبخند ( که نمیدونم برای چی بود ) گفت: دربستم. 38 دقیقه و 24 ثانیه است که کنار خیابون ایستادم و دیگه از علف هم گذشته، زیر پام جنگلیه برای خودش!!! دیگه مجبورم کردن ، که خودم رو بندازم جلوی ماشینی که داشت میومد، تا شاید منو ببره مستقیم! اما از شانس بد من، جلوی ماشین فردی پریدم که با دوستش کورس میداد.!!! الان دو روزه با یه لباس صورتی گشاد، رو تختی سفید فقط میخوابم و از شیشهی اتاق به ماشینهایی نگاه میکنم که خالی خالی هستند و همه مستقیم میروند. [ جمعه 91/7/21 ] [ 11:19 صبح ] [ --- ]
[ نظرات () ]
چند روزه در و دیوار اتاقم ، با هم دعواشون شده . دیوار به در میگه برو کنار . در به دیوار . منم که تا میخوام حرف بزنم ؛ دیوار تکونی به خودش میده و در سرفه ای می کنه ، سر جام میشینم و میگم : آخه تو با این سن و سال کم چه به ریش سفیدی ! دیوار به در میگه : تو فقط یه دریچه ای و بعد میزنه زیر خنده . در دستگیره هاش رو تکونی میده و غر و لندکنان می گه : این حرفتو نشنیده می گیرم ، چون مغزت از گچه ! دیوار از عصبانیت ترکی بر می داره و دیگه تاب جواب دادن نداره . در هم از شدت تکونی که به خودش داده ، پیچ و مهره هاش شل می شوند. در همین لحظه ، مامانم میاد توی اتاق و میگه : هی گفتم به در آویزان نشو . اِ اِ اِ ! ببین با دیوار چیکار کرده از بس بهش میخ زده . دیگه توی این اتاق که نمی شه خوابید . بیا بیرون ، بیا ! [ یکشنبه 91/7/9 ] [ 7:38 عصر ] [ --- ]
[ نظرات () ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |